خب من و دومی وارد هفته دهم شدیم، امیدوارم صحیح سالم باشی کوچولوی من . هر روز صبح واست از خدا سلامت جسم و سلامت روح رو درخواست میکنم عزیزم، امیدوارم توی زندگیت از همین الان تا آخر عمرت خوشبخت و عاقبت به خیر شی تازنینم، تو هم واسه من و بابات دعا کن عزیزم
و اما پسرکم، نور چشمم و مایه حیاتم، دورش بگردم که از 3شنبه هفته پیش دیگه به صورت کامل شیر رو ترک کرده . خدا رو صدهزار مرتبه شکر که 5 ماه مداومت من و خانواده برای اینکه بدون درد و بدون استرس از شیر بگیرمش جواب داد و پسرکم به کمترین میزان ممکن اذیت شد توی این پرسه، شاید تنها 2 الی 3 دفعه در طی یک ماهه اخیر که وارد فاز عملی از شیر گرفتن شدیم بهانه شیر رو گرفته و گریه کرده و الان هم که بدون شیر میخوابه فقط دو شب پیش وقت خواب یهو گفت مامان روی بالش بخوابیم اش بخورم بخوابم که خب هرجوری بود بدون توجه به حرفش مامانم رو صدا زدم و سپردمش به مامانم که بخوابونش و از اون به بعد میارمش توی سالن میخوابونمش و میبرمش توی اتاق که یادش بره، وقتی میخوابه و نگاهش میکنم دلم آتیش میگیره، با خودم میگم ی ذره بچه چه صبر ی باید بکنه کاش میشد همه سختی و استرسش رو من میکشیدم ولی سختیش رو بچم باید تحمل کنه، خدایا خودت به دل کوچولوش توان و تحمل بده
درباره این سایت